هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که به احساسات عمیق انسانی مانند غم، شادی، عشق و فداکاری می‌پردازد. شاعر از دل‌های غمین، جان‌های حزین و عشق آتشین سخن می‌گوید و تأثیر این احساسات بر روح و روان انسان را بررسی می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به مفاهیم عرفانی مانند فداکاری در راه عشق و رسیدن به فیض الهی دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات مانند «جان بسته بلاست» یا «جگر دوز غمزهٔ» نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی دارد.

غزل شمارهٔ ۴۰۱

دل گر غمین شود شده باشد چه می‌شود
جان گر حزین شود شده باشد چه می شود

عشقش چو گرم کرد و بر افروخت سینه را
آه آتشین شود شده باشد چه می شود

از غم چو شاد میشود این دل گر آن نگار
دل آهنین شود شده باشد چه می شود

گفتی که با تو بر سر ناز و کرشمه است
گو اینچنین شود شده باشد چه می شود

جان بسته بلاست جگر دوز غمزهٔ
گر دلنشین شود شده باشد چه می شود

ما را بس است یار اگر جای زاهدان
خلد برین شود شده باشد چه می شود

بس مرد عشق را همه جانها بلب رسید
فیض ار چنین شود شده باشد چه میشود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.