۳۱۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۰۴

عشق بدل گاه درد گاه دوا میدهد
جمله امراض را عشق شفا میدهد

گاه دوا را دهد خاصیت درد و غم
گاه دگر درد را طبع دوا میدهد

این صدف چشم من گاه گهر ریختن
همچو دل بحر و کان داد سخا میدهد

هست درو بحرها موج زنان وین عجب
بحر بود در صدف عشق چها میدهد

دم بدم اندوه و غم بر سر هم می‌نهم
باز دل تنگ را وسعت جا میدهد

حاصل ایام عمر هر چه بود غیر دوست
دین و دل و عقل و هوش کل بفنا میدهد

هر دمی از فیض جان گیرد و بازش دهد
آنکه ستاند دگر باز چرا میدهد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.