هوش مصنوعی: این متن بیانگر احساسات شاعر درباره ناتوانی در انجام عبادات به شکل مطلوب و ترس از عدم پذیرش آنها توسط خداوند است. شاعر از ضعف‌های خود در انجام وظایف دینی و عبادات می‌گوید و امیدوار است که خداوند او را ببخشد. همچنین، او به دنبال آرامش روحی از طریق شعر و غزل است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و دینی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم عمیق دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۴۱۰

خدای عزوجل گر ببخشدم شاید
سزای بندگیش چون ز من نمی‌آید

بهر چه بستم جز حق شکسته باز آمد
دل مرا به جز از یاد حق نمی‌شاید

برای توشهٔ عقبی بسی نمودم سعی
ز من نیامد کاری که آن بکار آید

ز بیم آنکه مبادا خجل شود فردا
دلم بطاعتی امروز می نیاساید

نرفته‌ام بره حق چنانکه باید رفت
نکرده هیچ عبادت چنانکه می‌باید

مگر بهیچ ببخشند جرم هیچان را
ز هیچ هیچ نیابد ز هیچ هیچ آید

تمام روز درین غم بسر برم که صباح
برای من شب آبستنم چه می‌زاید

دلم رمید وز من بهتری نمی‌یابد
اگر دو چار گردد بگوش باز آید

حدیث واعظ پر گو نه در خور فیض است
بیا بخوان غزلی تا دلم بیاساید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.