هوش مصنوعی:
شاعر در این متن عاشقانه، از عشق و دلبستگی به معشوق سخن میگوید و بیان میکند که تنها عشق و وصال معشوق برای او کافی است و از دنیا و نعمتهای آن چشمپوشی میکند. او به هیچکس جز معشوق دل نمیسپارد و تنها عشق او را میطلبد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند دلسپردگی و عشق جانستان نیاز به بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۴۶۸
یک غمزهٔ جان ستان مرا بس
از وصل تو کام جان مرا بس
تا هستی آن شود یقینم
دشنامی از آن دهان مرا بس
از عشرت و عیش و کام دنیا
درد دل و سوز جان مرا بس
آب گرمی و نان سردی
از نعمت این جهان مرا بس
دل می ندهم به دلستانان
آن دلبر دلبران مرا بس
کی عشوه شاهدان نیوشم
آن شاهد شاهدان مرا بس
دل کی بندم به فانیان فیض
آن ساقی بانیان مرا بس
از وصل تو کام جان مرا بس
تا هستی آن شود یقینم
دشنامی از آن دهان مرا بس
از عشرت و عیش و کام دنیا
درد دل و سوز جان مرا بس
آب گرمی و نان سردی
از نعمت این جهان مرا بس
دل می ندهم به دلستانان
آن دلبر دلبران مرا بس
کی عشوه شاهدان نیوشم
آن شاهد شاهدان مرا بس
دل کی بندم به فانیان فیض
آن ساقی بانیان مرا بس
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.