هوش مصنوعی:
این متن به توصیف عشق و آتش میپردازد و بیان میکند که در عشق، ترس از آتش وجود ندارد. عاشقان در دریای آتش عشق غرق میشوند و پروایی از سوختن ندارند. عشق بالاتر از هر آتشی است و دوزخ نیز بر عاشقان تسلطی ندارد. شاعر تجربههای خود را از عشق و آتش بیان میکند و تأکید میکند که تنها دوست است که میسوزاند و دل او به آتش عشق پیوسته است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده مانند آتش و عشق نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۴۸۲
در عشق دیدم غوغای آتش
زین پس ندادم پروای آتش
کو آشنا شو با عشق آن کو
خواهد به بیند دریای آتش
در آتش عشق هر کس که سوزد
کی باشد او را پروای آتش
دوزخ ندارد بر عاشقان پای
کاین دست عشق است بالای آتش
در عالم عشق من هر دو دیدم
دریای آتش صحرای آتش
اندر سرم من بهر تماشا
بشنو در آنجا هیهای آتش
تا هر که آید جز دوست سوزد
شد این دل فیض مأوای آتش
زین پس ندادم پروای آتش
کو آشنا شو با عشق آن کو
خواهد به بیند دریای آتش
در آتش عشق هر کس که سوزد
کی باشد او را پروای آتش
دوزخ ندارد بر عاشقان پای
کاین دست عشق است بالای آتش
در عالم عشق من هر دو دیدم
دریای آتش صحرای آتش
اندر سرم من بهر تماشا
بشنو در آنجا هیهای آتش
تا هر که آید جز دوست سوزد
شد این دل فیض مأوای آتش
وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.