۳۳۵ بار خوانده شده
منم که شیفتهٔ زلف تو ببوی توام
منم که واله و شیدای تو بموی توام
گر التفات کنی سوی من بجای خودست
گل سر سبد عاشقان روی توام
بزیر پرده نهانست عشق محجوبان
منم که عاشق پیدای روبروی توام
ترا خلایق گم کرده و نمیجویند
ز من نهٔ پنهان مست جستجوی توام
حدیث بی بصران با تو سرد میباشد
منم که روی برو گرم گفتگوی توام
همه ز جام صبوی خیال خود مستند
منم که مست ز جام تو و صبوی توام
شنیدهام که ز کوی تو میوزد بوئی
نشسته چشم براه گذار بوی توام
شنیدهام که ترا رحمتیست بیپایان
چهار چشم طمع دوخته بسوی توام
شنیدهام که بدان را به نیکوان بخشی
امید بسته و حیران خلق و خوی توام
ز خود اگرچه بدم نسبتم بتو نیکوست
سگم اگر چه ولی از سگان کوی توام
بغیر فیض که یارد چنین سخن گفتن
منم که مست تو و مست گفتگوی توام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
منم که واله و شیدای تو بموی توام
گر التفات کنی سوی من بجای خودست
گل سر سبد عاشقان روی توام
بزیر پرده نهانست عشق محجوبان
منم که عاشق پیدای روبروی توام
ترا خلایق گم کرده و نمیجویند
ز من نهٔ پنهان مست جستجوی توام
حدیث بی بصران با تو سرد میباشد
منم که روی برو گرم گفتگوی توام
همه ز جام صبوی خیال خود مستند
منم که مست ز جام تو و صبوی توام
شنیدهام که ز کوی تو میوزد بوئی
نشسته چشم براه گذار بوی توام
شنیدهام که ترا رحمتیست بیپایان
چهار چشم طمع دوخته بسوی توام
شنیدهام که بدان را به نیکوان بخشی
امید بسته و حیران خلق و خوی توام
ز خود اگرچه بدم نسبتم بتو نیکوست
سگم اگر چه ولی از سگان کوی توام
بغیر فیض که یارد چنین سخن گفتن
منم که مست تو و مست گفتگوی توام
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.