هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه، از عشق و شیفتگی خود به معشوق می‌گوید و بیان می‌کند که تمام وجودش درگیر این عشق است. او خود را سرگشته و بی‌قرار توصیف می‌کند و تأکید می‌کند که تنها معشوق را می‌پرستد و به هیچ چیز دیگری توجهی ندارد. شاعر از وفاداری و ایثار خود در راه عشق سخن می‌گوید و هرگونه پرستش باطل را رد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۶۱۷

من واله جمال فروزان یک کسم
آشفتهٔ دو زلف پریشان یک کسم

سامان مرا یکی و سر من یکی بود
سودا یکی و بیسر و سامان یک کسم

هر جا بهر که روی کنم سوی او بود
بینای یک جمالم و حیران یک کسم

جمعیتم ز جمع کمالات یک کس است
شیدای یک جمیل و پریشان یک کسم

تیغ ار کشد بقصد سرم بسملش شوم
در مذبح محبت قربان یک کسم

مشرک نیم پرستش باطل نمیکنم
حق بین و حق پرست بفرمان یک کسم

از هر خسی قبول عطائی نمیکنم
مستغرق مواهب احسان یک کسم

چون گربگان بسفرهٔ هر کس نمیروم
همچون شتر نواله خور خوان یک کسم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.