۳۳۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۳۵

وه که جان یا تنم نمیدانم
این توئی یا منم نمیدانم

خویش را از تو فرق نتوانم
دوست از دشمنم نمیدانم

با منی و ز فراق میسوزم
گلشنم گلخنم نمیدانم

روی و زلف تو قبله‌ام شب روز
کافرم مؤمنم نمیدانم

خم ابروی تست یا محراب
رهبر از رهزنم نمیدانم

جامه دانم که میدرم بر تن
جیب از دامنم نمیدانم

محو در عشق تو شدم چون فیض
عشق تو یا منم نمیدانم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.