هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق و یاد خدا است. شاعر از جذابیت و برکات معشوق سخن می‌گوید و یاد او را با یاد خدا پیوند می‌زند. او از دردها و شادی‌های عشق می‌گوید و معشوق را مونس و یار خود می‌داند. در نهایت، شاعر اعتراف می‌کند که توصیف کامل معشوق ممکن نیست و هر بار که به او فکر می‌کند، فیضی از جانب او دریافت می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۶۴۹

از برکات حسن تو جذب مراد میکنم
یاد خدای آیدم چون ز تو یاد میکنم

جلوه کنی چو بر دلم قیمت جلوه ترا
نیست همین که جان دهم بکله مراد میکنم

قبله جانم آن جمال هم بوصال و هم خیال
غم بدلت چو میرسد هم بتو شاد میکنم

کار چو تنگ میشود بر دل و جانم از جهان
روی شکفتهٔ تو یاد بهر گشاد میکنم

مونس و یار من توئی مصلح کار من توئی
کار مرا بمن ممان زانکه فساد میکنم

نامه چه میفرستمت باد صبا چو میوزد
جان بمشایعت روان از پی باد میکنم

در صفت تو جان من شعر چه‌سان توان نوشت
فیض ز خویش میرود چون ز تو یاد میکنم
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.