هوش مصنوعی:
شاعر در این متن عاشقانه، به بیان احساسات و عواطف خود نسبت به معشوق میپردازد. او از زلف، نگاه، و طلعت معشوق سخن میگوید و چگونه ذکر و یاد معشوق، جان و دلش را آرامش میبخشد. شاعر همچنین از تنهایی و گفتگو با در و دیوار میگوید و چگونه عشق او را دگرگون کرده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق و تنهایی نیاز به درک عمیقتری دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل میشود.
غزل شمارهٔ ۶۵۰
شبها حدیث زلف تو تکرار میکنم
تسبیح روز وصل تو بسیار میکنم
چون دم زند صباح ز انوار طلعتت
جان را ز عکس روی تو گلزار میکنم
از پای تا بسر همه تن دیده میشوم
جانرا بدیده قابل دیدار میکنم
از غمزهٔ نگاه تو بیهوش میشوم
دلرا ز چشم مست تو هشیار میکنم
عکس تو چون در آینهٔ دل درآیدم
بیخود حدیث واحد قهار میکنم
ترجیح بند هر سخنم ذکر خیر تست
در هر کلام نام تو تکرار میکنم
با مردمان حدیث تو گویم در انجمن
تنها حدیث با در و دیوار میکنم
گیرم سنای دل ز سنا برق روی تو
در یوزهٔ ز قاسم انوار میکنم
غم را بیاد روی تو از سینه میبرم
دم را بذکر موی تو عطار میکنم
شب را بیاد زلف تو میآورم بروز
چون روز شد ستایش رخسار میکنم
آهنگ من چو کرد بر آهنگ میزنم
دلرا ز غم بناله سبکبار میکنم
گر سرّ من بغیر نگوید رفیق من
زودش بلطف خازن اسرار میکنم
هرکس که گوش جان بسخنهای من دهد
او را بصور موعظه بیدار میکنم
هر کار خوب را که ز کردار عاجزم
تحسین هر که کرد بگفتار میکنم
پنهان کن از خلایق گر عاشقی کنی
با فیض هم مگوی که این کار میکنم
تسبیح روز وصل تو بسیار میکنم
چون دم زند صباح ز انوار طلعتت
جان را ز عکس روی تو گلزار میکنم
از پای تا بسر همه تن دیده میشوم
جانرا بدیده قابل دیدار میکنم
از غمزهٔ نگاه تو بیهوش میشوم
دلرا ز چشم مست تو هشیار میکنم
عکس تو چون در آینهٔ دل درآیدم
بیخود حدیث واحد قهار میکنم
ترجیح بند هر سخنم ذکر خیر تست
در هر کلام نام تو تکرار میکنم
با مردمان حدیث تو گویم در انجمن
تنها حدیث با در و دیوار میکنم
گیرم سنای دل ز سنا برق روی تو
در یوزهٔ ز قاسم انوار میکنم
غم را بیاد روی تو از سینه میبرم
دم را بذکر موی تو عطار میکنم
شب را بیاد زلف تو میآورم بروز
چون روز شد ستایش رخسار میکنم
آهنگ من چو کرد بر آهنگ میزنم
دلرا ز غم بناله سبکبار میکنم
گر سرّ من بغیر نگوید رفیق من
زودش بلطف خازن اسرار میکنم
هرکس که گوش جان بسخنهای من دهد
او را بصور موعظه بیدار میکنم
هر کار خوب را که ز کردار عاجزم
تحسین هر که کرد بگفتار میکنم
پنهان کن از خلایق گر عاشقی کنی
با فیض هم مگوی که این کار میکنم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.