هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و مستی ناشی از آن سخن میگوید، به بتپرستی و خیالپردازی اشاره میکند و از درد فراق و ناتوانی در وصال معشوق مینالد. او از تغییر حالات خود و تأثیر معشوق بر وجودش صحبت میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانهای است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین استفاده از استعارههایی مانند شراب و مستی نیاز به درک ادبی بالاتری دارد.
غزل شمارهٔ ۶۵۱
از شراب عشق مستی میکنم
با خیالی بتپرستی میکنم
پیش چشمی و لبی هر دم غزل
میسرایم شور و مستی میکنم
از شراب نرگس مستانهٔ
بیخودی و می پرستی میکنم
چون شدم بیمار چشمی کی دگر
یاد روزی تندرستی میکنم
چون ندارم بر وصال دوست پای
چارها از تنگدستی میکنم
از تغافلهای او خون میخورم
وز بلندیهاش پستی میکنم
فیض از خود لاف هستی کی زنم
هستیم چون اوست هستی میکنم
میشوم عالی چو پستم میکند
هستی از بالای پستی میکنم
با خیالی بتپرستی میکنم
پیش چشمی و لبی هر دم غزل
میسرایم شور و مستی میکنم
از شراب نرگس مستانهٔ
بیخودی و می پرستی میکنم
چون شدم بیمار چشمی کی دگر
یاد روزی تندرستی میکنم
چون ندارم بر وصال دوست پای
چارها از تنگدستی میکنم
از تغافلهای او خون میخورم
وز بلندیهاش پستی میکنم
فیض از خود لاف هستی کی زنم
هستیم چون اوست هستی میکنم
میشوم عالی چو پستم میکند
هستی از بالای پستی میکنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.