هوش مصنوعی: این متن دعوتی است به دوستی، صداقت و پاکی در روابط انسانی. شاعر از یاران می‌خواهد که بدون پنهان‌کاری و با صفا در کنار هم باشند، عیوب یکدیگر را بپذیرند و با اخلاق نیکو رفتار کنند. همچنین تأکید دارد که برای رسیدن به دوستی حقیقی، باید از رذایل اخلاقی دوری جست و به سوی خداوند و ارزش‌های الهی گرایش داشت.
رده سنی: 14+ متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای دینی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

غزل شمارهٔ ۶۸۸

بیائید یاران بهم دوست باشیم
همه مغز ایمان بی پوست باشیم

نداریم پنهان ز هم عیب هم را
که تا صاف و بیغش بهم دوست باشیم

بود عیب ما و شهادت برابر
قفا هم بطوری که در روست باشیم

بود دوستی مغز و اظهار آن پوست
چه حیفست ما حامل پوست باشیم

مکافات بد را نکوئی بیاریم
اگر بد کنیم آنچنان کوست باشیم

بکوشیم تا دوستی خوی گردد
بهر کو کند دشمنی دوست باشیم

نداریم کاری به پنهانی هم
همین ناظر آنچه در روست باشیم

ز اخلاق مذمومه دل پاک سازیم
بر اطوار یاری که خوشخوست باشیم

بود سینها صاف و دلها منوّر
چو آئینه کان مظهر روست باشیم

گریزیم ز اهل شقاق و شقاوت
طلبکار یاری که نیکوست باشیم

نداریم از دامن یار حق دست
بکوشیم تا آنچنان کوست باشیم

اگر خود سک کوی جانان نباشیم
سک کوی آن کو در آن کوست باشیم

خدا را اگر دوست داریم باید
کجا در حقیقت خدا دوست باشیم

نباشیم تا با خدا دوستان دوست
کجا درحقیقت خدا دوست باشیم

بیائید تا ناظر روی حق بین
از آنرو که آئینهٔ اوست باشیم

بیائید خود را بدریا رسانیم
چرا پستهٔ آنچه در جوست باشیم

بر آئید چون فیض از پوست یاران
که تا جمکی مغز بی پوست باشیم
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.