هوش مصنوعی: این شعر از مولانا یا یکی از شاعران عرفانی است که بر اهمیت عشق، پاکسازی روح، و رهایی از تعلقات دنیوی تأکید دارد. شاعر دعوت به بیداری معنوی، جستجوی حقیقت، و فداکاری در راه عشق می‌کند و از غفلت و تعلل در زندگی انتقاد می‌نماید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک و ارتباط بهتر، به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با این مضامین ارتباط برقرار کنند.

غزل شمارهٔ ۷۰۳

وقت آنست که جوینده اسرار شویم
بگذاریم تن کار و دل کار شویم

روح را پاک بر آریم ز آلایش تن
پیشتر ز آنکه اجل آید و مردار شویم

چند ما را طلبد یار و تغافل ورزیم
بعد ازین از دل و جان ماش طلبکار شویم

عشق را کاش بدانیم کدامست دکان
تا دو صد جان بکف آریم و خریدار شویم

جای آن دارد اگر صد دل و صد جان بدهیم
قابل مرحمت یک نظر یار شویم

گره دل نگشاید بسر انگشت خرد
کار عشقست بیا از پی این کار شویم

علم و تفوی و عبادت همه مستی آرد
جرعهٔ کو ز می عشق که هشیار شویم

افسر عشق پی زیور جان دست آریم
تا یکی در پی آرایش دستار شویم

آتش عشق درین پردهٔ ناموس زنیم
هرچه هستیم بر خلق نمودار شویم

بر سر کوچه و بازار اگر می نوشیم
به از آنست که در پرده پندار شویم

فوت افسرده دلی چند ز پس کوچه خریم
از پی مائده عشق به بازار شویم

چند چندان بت عیار فریبند ما را
خیز تا رهزن هر جابت عیار شویم

گر ز آزاد گرانان بدرائیم از پای
به از آنست که خود بر سر بازار شویم

شد شب عمر و ز آفاق سرت صبح دمید
چشم و دل باز کن ای فیض که بیدار شویم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.