هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر خود را در برابر عظمت معشوق ناچیز می‌داند و از عشق و زیبایی‌های او سخن می‌گوید. او از تأثیرات این عشق بر روح و روان خود می‌گوید و بر این باور است که هر کس با این عشق همراه شود، سود خواهد برد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۸۰۰

هستیم یکقطره از دریای تو
مستیم یک نشأه از صهبای تو

گر قبولم میکنی درّ یتیم
رانیم از خود کف دریای تو

حسن تو نور دل بینای من
عشق من زیب رخ زیبای تو

چشم تو مفتون سر تا پای خود
چشم من حیران سر تا پای تو

آبروی شمع و مه را ریخت دوش
آفتاب روی بزم آرای تو

میفزاید شور بر شور دلم
چون تبسم میکند لب‌های تو

آه من از تاب آن زلف سیاه
شور من از لعل شکر خای تو

ناله‌ام از بخت مادر زاد خود
عشق من از حسن مادرزای تو

هر که سودا کرد با تو سود برد
فیض را سر رفت از سودای تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.