۳۲۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۳۶

بدل گفتم سوی دلبر نشان ده
نشانی سوی عیش جاودان ده

نشان گفتا سوی او عشق و مستی است
حجاب خود خودی ترک همان ده

شدم نا بر در میخانه عشق
که مسکینم مرا می رایگان ده

نخستم کن توانائی کشیدن
توانا چون شدم تا میتوان ده

روانم جفت کن با دختر زر
بطاق ابروی پیر مغان ده

بچشمم مست ساقی کرد اشارت
که یکساغر بدین بی خان و مان ده

گرفتم ساغری از وی کشیدم
بگفتم یا رب از خویشم امان ده

بگفتا گر امان خواهی چو مردان
طلاق این جهان و آنجهان ده

چوفیض از هر دو عالم رو بگردان
بحق رو آر و ترک این و آن ده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.