هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید. شاعر از عشق به عنوان آتشی سوزاننده یاد می‌کند که فرد را در شب‌های فراق می‌سوزاند. او توصیه می‌کند که در مواجهه با مخالفت‌ها و مشکلات، فرد باید مانند شمعی باشد که تا صبح می‌سوزد و نور می‌دهد. همچنین، شاعر به اهمیت موافقت و هماهنگی در زندگی اشاره می‌کند و از موسیقی و سماع به عنوان راهی برای رسیدن به آرامش و هماهنگی روحی یاد می‌کند. در نهایت، شاعر تأکید می‌کند که یک چراغ روشن از هزار مرده بهتر است و یک قامت زیبا از هزار قامت نازیبا ارزشمندتر است.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده مانند سماع و موسیقی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۱۹۷

اگر آتش است یارَت تو بُرو دَرو هَمی‌سوز
به شبِ فِراقْ سوزانْ تو چو شمع باش تا روز

تو مُخالَفَت هَمی‌کَش تو موافَقَت هَمی‌کُن
چو لباسِ تو دَرانَند تو لباسِ وَصلْ می‌دوز

به موافَقَت بِیابَد تَن و جانْ سَماعِ جانی
زِ رَباب و دَفّ و سُرنا و ز مُطربان دَرآموز

به میانِ بیست مُطرب چو یکی زَنَد مُخالِف
همه گُم کننده رَهْ را چو سِتیزه شُد قَلاووز

تو مگو همه بِجَنگند و زِ صُلْح من چه آید؟
تو یکی نه‌‌یی هزاری تو چراغِ خود بَراَفْروز

که یکی چراغِ روشن زِ هزار مُرده بهتر
که بِهْ است یک قَدِ خوش زِ هزارْ قامَتِ کوز
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.