۳۲۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۶۹

دارد ز جفا نظام خوبی
بی جور و جفا کدام خوبی

از آتش عشق پخته گردد
باشد بعیش خام خوبی

ای سر تا پا همه نکوئی
وی پا تا سر تمام خوبی

از یاد تو پر شدم که بیند
چشم دل من بکام خوبی

هر دل که ز عشق توست شیدا
دارد روزی مقام خوبی

نظارگیان روی خوبت
بینند علی الدوام خوبی

باشیدایان کوی عشقت
لطف تو کند مدام خوبی

آنرا که حلال نیست وصلت
باشد بر وی حرام خوبی

قایم بتو تا ابد نکوئی
در ظل تو مستدام خوبی

تا در دل فیض جای کردی
می باردش از کلام خوبی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.