هوش مصنوعی: این متن شعری است که درد هجران و فراق از معشوق را بیان می‌کند. شاعر از رنج دوری و اشتیاق به دیدار یار می‌نالد و تأکید می‌کند که تحمل این هجران برایش دشوار است. او از عشق و وصال به عنوان آرزوی نهایی خود یاد می‌کند و حتی حاضر است جان خود را در این راه فدا کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک یا مناسب نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'جان دادن' و 'اتلاف روحی' ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۸۷۹

ایا نفسی علی الهجران نوحی
و بالاشواق و الا حزان یوحی

ندارم طاقت هجران جانان
تعالی نفس نوحی ثم نوحی

مرا جان دادن آسا‌ن‌تر ز هجران
معنی عن لی اذهب بروحی

وصالت جان دهد هجرت ستاند
تعالی یا سلیمی الا تروحی

حبیبی فی فوادی یا فوادی
و فی روحی فلا تذهب بروحی

دلم بگرفت از نادیدن دوست
فتاحی فی فتوح فی فتوحی

و نفسی با عدتنی عن حبیبی
الا یا نفس روحی ثم روحی

غم هجران جانان سوخت جانم
اساقی هات راحا احی روحی

خمار بادهٔ دوشین مرا کشت
صبوحا فی صبوح فی صبوحی

وصالش مقصد اقصای فیض است
ولو فی وصله اتلاف روحی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.