هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رهایی از خود و عقل و پیوستن به عشق الهی سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که اگر از قید و بندهای دنیوی رها شود، به آرامش و وصال با معشوق حقیقی می‌رسد. در این مسیر، از همه تعلقات دنیوی می‌برد و به جایگاه والایی در بهشت نعیم دست می‌یابد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۹۲۰

گر ز خود و عقل خود یکدو نفس رستمی
دست و دل و پای عشق هر دو بهم بستمی

رو بخدا کردمی دل بخدا دادمی
رسته ز کون و مکان نیستمی هستمی

پی بازل بردمی آب بقا خوردمی
عمر ابر بردمی دست فنا بستمی

با همهٔ بی همه، هم همهٔ نی همه
از همه بگسستمی با همه پیوستمی

دل ز جهان کندمی رسته ز هر بندمی
از پل دوزخ چه باد رفتمی و جستمی

از درکات جحیم با خبر و بی‌خبر
در عرفات نعیم سر خوش بنشستمی

باده شراب طهور آن می غلمان و حور
منزل قصر بلور امن و امان نشتمی

باده نوشیدمی خرقه فروشید می
حله بپوشید می تاج و کمر بستمی

فیض ز دامانم ار دست فراداشتی
نی دل او خستمی نی شده پا بستمی
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.