هوش مصنوعی:
این شعر از عشق نافرجام، حسرت، و رنجهای عاشقانه سخن میگوید. شاعر از بیوفایی معشوق، درد هجران، و ناامیدی در عشق شکایت دارد و به جفاهای معشوق اشاره میکند. همچنین، مفاهیمی مانند پشیمانی، تغافل معشوق، و بیرحمی او در برابر بیصبری عاشق بیان شده است.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه، ناامیدی، و رنجهای روحی است که درک آنها برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند جفا و بیرحمی نیاز به بلوغ عاطفی برای درک مناسب دارد.
غزل شمارهٔ ۹۲۴
ز رویت حاصل عشاق حیرانیست حیرانی
از آن زلف و از آن کاکل پریشانی پریشانی
ز بزم عشرت وصلت همه حرمان و نومیدی
ز جام شربت هجرت همه خون دل ارزانی
ندانستم که مه رویان بعهد خود نمیپایند
از آن عهد و از آن پیمان پشیمانی پشیمانی
مبادا هیچ کافر را چنین حالی که من دارم
جفا تا کی کنی جانا مسلمانی مسلمانی
تغافل میکنی یعنی که دردت را نمیدانم
نه میدانی و میدانی که میدانم که میدانی
بیاور بر سرم جانا سپاه بیکران غم
ز بیداد و جفا و محنت و جور آنچه بتوانی
تو تا بیصبر باشی فیض او بیرحم خواهد بود
دلت را شیشکی آئین دلش را پیشه سندانی
از آن زلف و از آن کاکل پریشانی پریشانی
ز بزم عشرت وصلت همه حرمان و نومیدی
ز جام شربت هجرت همه خون دل ارزانی
ندانستم که مه رویان بعهد خود نمیپایند
از آن عهد و از آن پیمان پشیمانی پشیمانی
مبادا هیچ کافر را چنین حالی که من دارم
جفا تا کی کنی جانا مسلمانی مسلمانی
تغافل میکنی یعنی که دردت را نمیدانم
نه میدانی و میدانی که میدانم که میدانی
بیاور بر سرم جانا سپاه بیکران غم
ز بیداد و جفا و محنت و جور آنچه بتوانی
تو تا بیصبر باشی فیض او بیرحم خواهد بود
دلت را شیشکی آئین دلش را پیشه سندانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.