هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و درد ناشی از آن سخن میگوید. او از زیبایی معشوق و تأثیرات عشق بر خود میگوید و از دیگران میخواهد که از حال او نپرسند. شاعر از اشکها، دلهای پرکنده، و بلای عشق سخن میگوید و در نهایت به شمس تبریزی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیدهتر شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۲۰۸
حالِ ما بیآن مَهِ زیبا مَپُرس
آنچه رفت از عشقِ او بر ما مَپُرس
زیر و بالا از رُخَش پُرنور بین
زِ اهْتِزازِ آن قَد و بالا مَپُرس
گوهرِ اَشکَم نِگَر از رَشکِ عشق
وَزْ صَفا و موجِ آن دریا مَپُرس
در میانِ خونِ ما پا درمَنِه
هیچَم از صَفرا و از سودا مَپُرس
خونِ دل میبین و با کَسْ دَم مَزَن
وَزْ نِگارِ شَنگِ سَرغوغا مَپُرس
صد هزاران مُرغِ دل پَرکَنده بین
تو زِ کوهِ قاف و از عَنْقا مَپُرس
صد قیامَت در بَلایِ عشقِ اوست
دَرنِگَر امروز و از فردا مَپُرس
ای خیال اَنْدیش دوریْ سَختْ دور
سِرِّ او از طَبْعِ کاراَفْزا مَپُرس
چند پُرسی شَمسِ تبریزی کِه بود؟
چَشمِ جَیحون بین و از دریا مَپُرس
آنچه رفت از عشقِ او بر ما مَپُرس
زیر و بالا از رُخَش پُرنور بین
زِ اهْتِزازِ آن قَد و بالا مَپُرس
گوهرِ اَشکَم نِگَر از رَشکِ عشق
وَزْ صَفا و موجِ آن دریا مَپُرس
در میانِ خونِ ما پا درمَنِه
هیچَم از صَفرا و از سودا مَپُرس
خونِ دل میبین و با کَسْ دَم مَزَن
وَزْ نِگارِ شَنگِ سَرغوغا مَپُرس
صد هزاران مُرغِ دل پَرکَنده بین
تو زِ کوهِ قاف و از عَنْقا مَپُرس
صد قیامَت در بَلایِ عشقِ اوست
دَرنِگَر امروز و از فردا مَپُرس
ای خیال اَنْدیش دوریْ سَختْ دور
سِرِّ او از طَبْعِ کاراَفْزا مَپُرس
چند پُرسی شَمسِ تبریزی کِه بود؟
چَشمِ جَیحون بین و از دریا مَپُرس
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.