هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر عشق و ارادت شاعر به معشوق است. شاعر در ابیات مختلف، محراب عبادت خود را ابروی معشوق، دولت خود را در سر کوی او و تنها دست‌آویز خود را موی معشوق می‌داند. او از شرمساری در برابر جمال معشوق سخن می‌گوید و خود را زنده به بوی معشوق می‌خواند. شعر همچنین حاوی مضامینی مانند عشق زمینی و آسمانی، شرم و حیا، و ستایش زیبایی معشوق است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق آسمانی و عرفانی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۹

قبله ما نیست، جز محراب ابروی شما
دولت ما نیست، الا در سر کوی شما

روز محشر، در جواب پرسش سودای کفر
هیچ دست آویز ما را نیست، جز موی شما

ماه تابان را شبی نسبت، به رویت، کرده‌ام
سالها شد، تا خجالت دارم، از روی شما

مرده خاکم که او می‌پرورد سروی چو تو
زنده بادم که او می‌آورد بوی شما

اینکه بر چشمم، سیاه و تنگ دل یاری، ولی
کس نمی‌گوید حدیث سخت، در روی شما

بر نمی‌دارم سر از زانو، ز رشک طره‌ات
تا چرا سر بر نمی‌دارد، ز زانوی شما

چشم تنگت، تر تاز و حاجبت پیشانی است
زان نمی‌آید کسی در چشم جادوی شما

گرم بدم گویی و نیکویی، به هر حالت که هست
هست، سلمان، از میان جان، دعا گوی شما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.