هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از فراق و ناله‌های شبانه، عشق بی‌پاسخ، و آرزوی وصال معشوق سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند خاک، کعبه، و حرم وجود دارد که بر جنبه‌های معنوی و روحانی شعر تأکید می‌کنند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌ها نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند.

غزل شمارهٔ ۱۶۳

شبهای فراقت را، آخر سحری باشد
وین ناله شبها را، روزی اثری باشد

از دیده اگر آبی خواهیم به صد گریه
آبی ندهد ما را، کان بیجگری باشد

ما بی‌خبریم از دل، ای باد گذاری کن
بر خاک درش باشد کانجا خبری باشد

دانی که کرا زیبد، چون زلف تو سودایت
آن را که به هر مویی، چون دوش سری باشد

تنها نه منم عاشق، کز خاک سر کویت
هر گرد که بر خیزد، صاحب نظری باشد

من خاکت از آن گشتم امروز که بعد از من
هر ذره‌ای از خاکم، کحل بصری باشد

مشتاق حرم را گو: شو محرم میخانه
باشد که ازین خانه، در کعبه دری باشد

چون زلف به بالایت، سلمان سر و جان ریزد
گر یک سر مو جان را، پیشت خطری باشد
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.