هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دلدادگی به معشوق سخن می‌گوید و از رنج‌ها و سختی‌هایی که در این راه متحمل می‌شود، شکایت می‌کند. او معشوق را منشأ همه خوبی‌ها و بدی‌ها می‌داند و از این که چرا گاه بر او خطا می‌رود، می‌پرسد. شاعر همچنین از وفاداری خود به معشوق و ناتوانی دیگران در تحمل بار غم او سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن‌ها ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و شکایت از معشوق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۶۷

یار به زنجیر زلف، باز مرا می‌کشد
در پی او می‌روم، تا به کجا می‌کشد

نام همه عاشقان، در ورق لطف اوست
گر قلمی‌ می‌کشد، بر سر ما می‌کشد

هر چه ز نیک و بدست، چون همه در دست اوست
بر من مسکین چرا، خط خطا می‌کشد؟

بار تو من می‌کشم، جور تو من می‌برم
پرده ز رویت چرا، باد صبا می‌کشد؟

خادمه حسن توست، شمسه گردون که اوست
می‌رود و بر زمین، عطف قبا می‌کشد

حسن تو بین کز برم، دل به چه رو می‌برد
وین دل مسکین نگر کز تو چها می‌کشد

بار غمت غیر من، کس نتواند کشید
بر دل سلمان بنه، آن همه تا می‌کشد
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.