هوش مصنوعی: شاعر با احساسات شدید به پیش یار خود می‌رود، اما یارش ساکت می‌ماند و هیچ پرسشی نمی‌کند. شاعر با نگاه به یارش سعی می‌کند پیامی را درک کند، اما یارش به زمین نگاه می‌کند و شاعر این را به معنای فروتنی و بی‌هوشی تفسیر می‌کند. در نهایت، شاعر زمین را می‌بوسد و سجده می‌کند، گویی که خود نیز مانند زمین مست و مدهوش است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

غزل شمارهٔ ۱۲۳۶

بِرَفتم دی به پیشَشْ سَخت پُرجوش
نَپُرسید او مَرا بِنْشستْ خاموش

نَظَر کردم بَرو یعنی که واپُرس
که بی‌رویِ چو ماهَم چون بُدی دوش؟

نَظَر اَنْدَر زمین می‌کرد یارَم
که یعنی چون زمین شو پَست و بی‌هوش

بِبوسیدم زمین را سَجده کردم
که یعنی چون زمینَم مَست و مَدهوش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.