۲۷۷ بار خوانده شده
ای چین سر زلفت، ماوای دل سلمان
ماوای همه دلها، چه جای دل سلمان؟
گر عشق تو با سلمان، زین شیوه کند آخر
ای وای دل سلمان، ای وای دل سلمان
با شمع رخت کانجا، پروانه جان سوزد
خود هیچ کرا باشد، پروای دل سلمان
از رود لبت ما را، هم گل شکری فرما
زیرا که ز حد بگذشت، سودای دل سلمان
جان و خرد و دینم، بر بود لب لعلت
آن روز که میکردی، یغمای دل سلمان
زلفت به سر اندازی، در باخت بسی سرها
یارب سرش آویزان، در پای دل سلمان
بر هر طرفت خلقی، سرگشته چو سلمانند
لیکن تو نمیگیری، جز پای دل سلمان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
ماوای همه دلها، چه جای دل سلمان؟
گر عشق تو با سلمان، زین شیوه کند آخر
ای وای دل سلمان، ای وای دل سلمان
با شمع رخت کانجا، پروانه جان سوزد
خود هیچ کرا باشد، پروای دل سلمان
از رود لبت ما را، هم گل شکری فرما
زیرا که ز حد بگذشت، سودای دل سلمان
جان و خرد و دینم، بر بود لب لعلت
آن روز که میکردی، یغمای دل سلمان
زلفت به سر اندازی، در باخت بسی سرها
یارب سرش آویزان، در پای دل سلمان
بر هر طرفت خلقی، سرگشته چو سلمانند
لیکن تو نمیگیری، جز پای دل سلمان
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.