هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از ساقی میخواهد تا با شجاعت و عشق به زندگی نگاه کند و از ترس و تردید دوری کند. شاعر از ساقی میخواهد که با عشق و وفا زندگی کند و از دنیای مادی فاصله بگیرد. همچنین، شاعر تأکید میکند که عشق باید محور اصلی زندگی باشد و از آن محافظت شود.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق و وفا نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارند تا به درستی درک شوند.
غزل شمارهٔ ۱۲۴۸
ساقیا بیگَهْ رَسیدی میْ بِدِه مَردانه باش
ساقیِ دیوانگانی هَمچو میْ دیوانه باش
سَر به سَر پُر کُن قَدَح را موی را گُنجا مَدِه
وان کَزین میدان بِتَرسَد گو بُرو در خانه باش
چون زِ خود بیگانه گشتی رو یگانهیْ مُطْلَقی
بعد از آن خواهی وَفا کُن خواه رو بیگانه باش
دُرِّهایِ باصَدف را سویِ دریا راه نیست
گَر چُنان دریات باید بیصَدَف دُردانه باش
بانگ بر طوفان بِزَن تا او نباشد خیره کُش
شمع را تَهدید کُن کِی شمع چون پَروانه باش
کاسهٔ سَر را تَهی کُن وان گَهی با سَر بگو
کِی مُبارک کاسهٔ سَر عشق را پیمانه باش
لانهٔ تو عشق بودهست ای هُمایِ لایَزال
عشق را مُحکَم بگیر و ساکِن این لانه باش
ساقیِ دیوانگانی هَمچو میْ دیوانه باش
سَر به سَر پُر کُن قَدَح را موی را گُنجا مَدِه
وان کَزین میدان بِتَرسَد گو بُرو در خانه باش
چون زِ خود بیگانه گشتی رو یگانهیْ مُطْلَقی
بعد از آن خواهی وَفا کُن خواه رو بیگانه باش
دُرِّهایِ باصَدف را سویِ دریا راه نیست
گَر چُنان دریات باید بیصَدَف دُردانه باش
بانگ بر طوفان بِزَن تا او نباشد خیره کُش
شمع را تَهدید کُن کِی شمع چون پَروانه باش
کاسهٔ سَر را تَهی کُن وان گَهی با سَر بگو
کِی مُبارک کاسهٔ سَر عشق را پیمانه باش
لانهٔ تو عشق بودهست ای هُمایِ لایَزال
عشق را مُحکَم بگیر و ساکِن این لانه باش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۴۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.