هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق آتشین و درد و رنج ناشی از آن سخن می‌گوید. او خود را همچون سپندی می‌داند که در آتش عشق می‌سوزد و از این سوختن، جان و دلش درگیر است. شاعر از تأثیرات عمیق عشق و آتش آن بر وجودش می‌گوید و به نمادهایی مانند درخت خشک و خلیل (ابراهیم) در آتش اشاره می‌کند تا عمق احساسات خود را بیان کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۴۹

شده‌ام سِپَندِ حُسنَت وَطَنَم میانِ آتش
چو زِ تیرِ توست بَنده بِکَشَد کَمانِ آتش

چو بسوخت جانِ عاشق زِ حَبیب سَر بَرآرَد
چه بسوخت اَنْدَر آتش که نگشت جانِ آتش؟

بِمَسوز جُز دِلَم را که زِ آتَشَت بِداغَم
بِنِگَر به سینهٔ من اَثَرِ سِنانِ آتش

که ستاره‌‌های آتش سویِ سوخته گَرایَد
که زِ سوخته بیابد شَرَرَش نشانِ آتش

غَمِ عشقِ آتَشینَت چو درخت کرد خُشکَم
چو درختْ خُشک گردد نَبُوَد جُز آنِ آتش

خُنُک آن کِه ز آتشِ تو سَمَن و گُلَش بِرویَد
که خَلیلِ عشق دانَد به صَفا زبانِ آتش

که خَلیلِ او بر آتش چو دُخان بُوَد سَواره
که خَلیلْ مالِک آمد به کَفَش عِنانِ آتش

سَحَری صَلایِ عشقت بِشِنید گوشِ جانَم
که دَرآ در آتشِ ما بِجِه از جهانِ آتش

دلِ چون تَنور پُر شُد که زِ سوزْ چند گوید
دَهَنِ پُرآتشِ من سُخَن از دهانِ آتش
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.