هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات شاعر به معشوق است که از او می‌خواهد پیام‌های عاشقانه و عرفانی را به معشوق برساند. شاعر از درد فراق می‌نالد و آرزوی وصال دارد. او از عناصر طبیعت مانند نسیم و صبا کمک می‌خواهد تا پیامش را به معشوق برسانند. شعر پر از استعاره‌های عرفانی و عاشقانه است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۷۳

رسولا، خدا را به جایی که دانی
چه باشد که از من دعایی رسانی؟

نه کار رسول است رفتن به کویش
نسیما تو برخیز اگر می‌توانی

مرا نیم جانی است بردار با خود
بکویش رسان ور کند جان گرانی

همان دم به زلفش بر‌افشان و بازا
مبادا که آنجا به جان باز مانی

ز خاک ره او به دست آر گردی
ز گرد ره آور به من ارمغانی

فروکش ز زلفش، کلامی مسلسل
بگو از دهانش حدیثی نهانی

رها کرده‌ای طره‌اش را پریشان
ز احوال او شمه‌ای باز دانی

ازان چشم خوش خفته‌اش باز پرسی
که چونی ز بیماری و ناتوانی

صبا سست می‌جنبی، آخر چنان رو
که با ناله من کنی، هم عنانی

به زیر لب این نکته را از زبانم
بگویی که ای مایه شادمانی

تو دوری و من در فراق تو زنده
زهی سست عهد و زهی سخت جانی!

به امید وصل توام لیکن
کسی را مبادا چنین زندگانی

به یاد رخت می‌کشد، دیده هر دم
ز جام زجاجی، می ارغوانی

دلی پر سخن دارم و مهر بر لب
چو نامه چه باشد مرا اگر بخوانی

گدای توام گر نرانی ز پیشم
زهی پادشاهی زهی کامرانی؟

نه آنم که بر تابم از تو عنان را
ازین در گرم صدره از پیش رانی

برآنم که بر خدمتت بگذرانم
دو روزی که باقی است زین زندگانی

درخت صنوبر خرام تو بادا
چو سرو ایمن از تند باد خزانی
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.