هوش مصنوعی:
این متن به ستایش و توصیف عشق و جذابیت معشوق میپردازد. شاعر از زیباییها و جفاهای معشوق سخن میگوید و بیان میکند که حتی جفاهای او نیز شیرین و دوستداشتنی هستند. او از تأثیر عمیق معشوق بر روح و جان خود سخن میگوید و این که هیچکس نمیتواند درد عشق او را درک کند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیدهی ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۲۸۷
مباد با کَسِ دیگر ثَنا و دُشنامَش
که هر دو آبِ حَیات است پُخته و خامَش
خُمارِ بادهٔ او خوشتَر است یا مَستی؟
که باد تا به اَبَد جانهایِ ما جامَش
سِتَم زِ عَدل نَدانَم زِ مَستیِ سِتَمَش
مرا مَپُرس زِ عدل و زِ لُطف و اِنْعامَش
جَفایِ او که رَوانِ گُریزپایِ مرا
حَریفِ مُرغِ وفا کرد دانه و دامَش
بَسی بَهانه رَوانَم نِمود تا نَرَوَد
کَشید جانِبِ اِقْبال کام و ناکامَش
طَرَب نخواهد آن کَس که دَردِ او بِشِناخت
نِشان نَمانَد او را که بِشْنَود نامَش
که هر دو آبِ حَیات است پُخته و خامَش
خُمارِ بادهٔ او خوشتَر است یا مَستی؟
که باد تا به اَبَد جانهایِ ما جامَش
سِتَم زِ عَدل نَدانَم زِ مَستیِ سِتَمَش
مرا مَپُرس زِ عدل و زِ لُطف و اِنْعامَش
جَفایِ او که رَوانِ گُریزپایِ مرا
حَریفِ مُرغِ وفا کرد دانه و دامَش
بَسی بَهانه رَوانَم نِمود تا نَرَوَد
کَشید جانِبِ اِقْبال کام و ناکامَش
طَرَب نخواهد آن کَس که دَردِ او بِشِناخت
نِشان نَمانَد او را که بِشْنَود نامَش
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.