هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از درد فراق و جدایی از معشوق سخن می‌گوید. او از سنگ‌هایی که بر سرش می‌بارد و دردهایی که تحمل می‌کند، صحبت می‌کند. شاعر معتقد است که لطف و محبت معشوق می‌تواند حتی سنگ‌ها را به گوهر تبدیل کند و از این طریق به آرامش برسد. او از عشق و محبت معشوق به عنوان منبع حیات و انرژی یاد می‌کند و آرزو می‌کند که جانش فدای معشوق شود.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا بتوان آن‌ها را به درستی درک کرد.

غزل شمارهٔ ۱۳۲۹

چو زد فِراقِ تو بر سَر مرا به نیرو سنگ
رَسید بر سَرِ من بعد از آن زِ هر سو سنگ

هزار سنگ زِ آفاق بر سَرَم آید
چُنان نباشد کَزْ دستِ یارِ خوشْ خو سنگ

مرا زِ مَطْبَخِ عشقِ خوشِ تو بویی بود
فِراق می‌زَنَد از بَختِ من بر آن بو سنگ

زِدستِ تو شود آن سنگْ لَعْل، می‌دانم
به اِمْتِحان به کَفْ آور، به دستِ خود، تو سنگ

اگر فُتَد نَظَرِ لُطفِ تو به کوه و به سنگ
شود همه زَر و گویند در جهان کو سنگ؟

سَخایِ کَفِّ تو گَر چَربِشی به کوه دَهَد
دَهَد به خُشکْ دِماغانْ همیشه چَربو سنگ

زِلُطف گَر به جهان در، نَظَر کُنی یک دَم
رَوان کُند زِعَرَق، صد فُرات و صد جو سنگ

اگر زِآبِ حَیاتِ تو سنگْ تَر گردد
حَیات گیرد و مُشک آکَنَد چو آهو سنگ

به آبگینهٔ این دلْ نَظَر کُن از سَرِ لُطف
که می‌طَلَب کُند از وَصلِ تو به جانْ او سنگ

عَصایِ هَجْرِ تو گویی عَصایِ موسی بود
زِ هر دو چَشم رَوان کرد آب و هر دو سنگ

زِبَختِ من، زِدلِ تو سَدی‌ست از آهن
که آهن آید فرزند از زن و شو سنگ

کُنون زِهَجْر زَنَم سنگ بر دِلَم، لیکِن
بیاورید زِ تبریز نَزدِ من زو سنگ

زِبس که رویْ نَهادم به سنگ در تبریز
به هر طَرَف دَهَدَت خود نشانهٔ رو سنگ

نگردم از هَوَسَش، گَر بِبارَد از سَرِ خشم
به سویِ جان و دِلَم در شُمارِ هر مو سنگ

وَلیک از کَرَمِ بی‌نظیرِ شَمسُ الدّین
کجاست خاکِ رَهَش را، امید و مَرجو سنگ؟

دُعایِ جانم این است که جانْ فِدایِ تو باد
وَگَر زَنَند همه بر سَرِ دُعاگو سنگ
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.