۳۳۵ بار خوانده شده

محاورهٔ تیر و شمشیر

سر حق تیر از لب سوفار گفت
تیغ را در گرمی پیکار گفت

ای پریها جوهر اندر قاف تو
ذوالفقار حیدر از اسلاف تو

قوت بازوی خالد دیده ئی
شام را بر سر شفق پاشیده ئی

آتش قهر خدا سرمایه ات
جنت الفردوس زیر سایه ات

در هوایم یا میان ترکشم
هر کجا باشم سراپا آتشم

از کمان آیم چو سوی سینه من
نیک می بینم به توی سینه من

گر نباشد در میان قلب سلیم
فارغ از اندیشه های یأس و بیم

چاک چاک از نوک خود گردانمش
نیمه ئی از موج خون پوشانمش

ور صفای او ز قلب مؤمن است
ظاهرش روشن ز نور باطن است

از تف او آب گردد جان من
همچو شبنم می چکد پیکان من
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:در معنی اینکه یأس و حزن و خوف ام الخبائث است و قاطع حیات و توحید ازالهٔ این امراض خبیثه می کند
گوهر بعدی:حکایت شیر و شهنشاه عالمگیررحمة الله علیه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.