هوش مصنوعی: این متن شعری است که به ستایش شاه عالمگیر، پادشاه گورکانی هند، می‌پردازد. در این شعر، از تقوا، ایمان و شجاعت او در دفاع از اسلام و مبارزه با الحاد و کفر سخن گفته می‌شود. همچنین، به نقش او در احیای دین و از بین بردن فساد اشاره شده است. در بخشی از شعر، صحنه‌ای از شکار شاه و شجاعت او در برابر یک شیر توصیف می‌شود که نمادی از قدرت و ایمان اوست. در پایان، مخاطب به تقوا، ایمان و پیروی از حق دعوت می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق مذهبی، تاریخی و اخلاقی است که درک آن به بلوغ فکری و آگاهی نسبت به تاریخ و دین نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

حکایت شیر و شهنشاه عالمگیررحمة الله علیه

شاه عالمگیر گردون آستان
اعتبار دودمان گورگان

پایه ی اسلامیان برتر ازو
احترام شرع پیغمبر ازو

در میان کارزار کفر و دین
ترکش ما را خدنگ آخرین

تخم الحادی که اکبر پرورید
باز اندر فطرت دارا دمید

شمع دل در سینه ها روشن نبود
ملت ما از فساد ایمن نبود

حق گزید از هند عالمگیر را
آن فقیر صاحب شمشیر را

از پی احیای دین مأمور کرد
بهر تجدید یقین مأمور کرد

برق تیغش خرمن الحاد سوخت
شمع دین در محفل ما بر فروخت

کور ذوقان داستانها ساختند
وسعت ادراک او نشناختند

شعله ی توحید را پروانه بود
چون براهیم اندرین بتخانه بود

در صف شاهنشان یکتاستی
فقر او از تربتش پیداستی

روزی آن زیبنده ی تاج و سریر
آن سپهدار و شهنشاه و فقیر

صبحگاهان شد به سیر بیشه ئی
با پرستاری وفا اندیشه ئی

سر خوش از کیفیت باد سحر
طایران تسبیح خوان بر هر شجر

شاه رمز آگاه شد محو نماز
خیمه بر زد در حقیقت از مجاز

شیر ببر آمد پدید از طرف دشت
از خروش او فلک لرزنده گشت

بوی انسان دادش از انسان خبر
پنجه عالمگیر را زد بر کمر

دست شه نادیده خنجر بر کشید
شرزه شیری را شکم از هم درید

دل بخود راهی نداد اندیشه را
شیر قالین کرد شیر بیشه را

باز سوی حق رمید آن ناصبور
بود معراجش نماز با حضور

این چنین دل خود نما و خود شکن
دارد اندر سینه ی مؤمن وطن

بنده ی حق پیش مولا لاستی
پیش باطل از نعم بر جاستی

تو هم ای نادان دلی آور بدست
شاهدی را محملی آور بدست

خویش را در باز و خود را بازگیر
دام گستر از نیاز و ناز گیر

عشق را آتش زن اندیشه کن
روبه حق باش و شیری پیشه کن

خوف حق عنوان ایمان است و بس
خوف غیر از شرک پنهان است و بس
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:محاورهٔ تیر و شمشیر
گوهر بعدی:رکن دوم: رسالت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.