۳۶۹ بار خوانده شده

بی تو از خواب عدم دیده گشودن نتوان

بی تو از خواب عدم دیده گشودن نتوان
بی تو بودن نتوان با تو نبودن نتوان

در جهان است دل ما که جهان در دل ماست
لب فروبند که این عقدهٔ گشودن نتوان

دل یاران ز نواهای پریشانم سوخت
من از آن نغمه تپیدم که سرودن نتوان

ای صبا از تنک افشانی شبنم چه شود
تب و تاب از جگر لاله ربودن نتوان

دل بحق بند و گشادی ز سلاطین مطلب
که جبین بر در این بتکده سودن نتوان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فرقی ننهد عاشق در کعبه و بتخانه
گوهر بعدی:این گنبد مینائی این پستی و بالائی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.