هوش مصنوعی: متن شامل دو بخش است: در بخش اول، حکیم درباره وحدت انسان‌ها و تفاوت‌های طبیعی و فطری آن‌ها سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که هرکس نقش خاص خود را در زندگی دارد. در بخش دوم، مرد مزدور از نابرابری‌های اجتماعی و استثمار کارگران توسط سرمایه‌داران شکایت می‌کند و حکمت حکیم را نادرست می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم فلسفی و اجتماعی پیچیده است و نقدهای تندی نسبت به نابرابری‌های اجتماعی دارد که درک آن‌ها برای سنین پایین‌تر دشوار است.

محاوره ما بین حکیم فرانسوی اوگوست کنت و مرد مزدور

حکیم:

«بنی آدم اعضای یکدیگرند»
همان نخل را شاخ و برگ و بر اند

دماغ ار خرد زاست از فطرت است
اگر پا زمین ساست از فطرت است

یکی کار فرما ، یکی کار ساز
نیاید ز محمود کار ایاز

نبینی که از قسمت کار زیست
سراپا چمن می شود خار زیست
مرد مزدور:

فریبی به حکمت مرا ای حکیم
که نتوان شکست این طلسم قدیم

مس خام را از زر اندوده ئی
مرا خوی تسلیم فرموده ئی

کند بحر را آبنایم اسیر
ز خارا برد تیشه ام جوی شیر

حق کوهکن دادی ای نکته سنج
به پرویز پرکار و نا برده رنج

خطا را به حکمت مگردان صواب
خضر را نگیری بدام سراب

به دوش زمین بار ، سرمایه دار
ندارد گذشت از خور و خواب و کار

جهان راست بهروزی از دست مزد
ندانی که این هیچ کار است دزد

پی جرم او پوزش آورده ئی
به این عقل و دانش فسون خورده ئی
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: چند بندی
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:پتوفی
گوهر بعدی:هگل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.