هوش مصنوعی: این متن به نقد سرمایه‌داری و مادی‌گرایی غرب می‌پردازد و آن را با پیامبری بی‌جبرئیل مقایسه می‌کند که اساسش بر مساوات شکم است نه اخوت و معنویت. شاعر بیان می‌کند که غربیان با تمرکز بر مادیات، جان پاک را در شکم جستجو می‌کنند، در حالی که جان پاک ربطی به تن ندارد. او همچنین به تضاد بین ظاهر و باطن، و ناتوانی انسان در تشخیص مرگ باطن اشاره می‌کند. در نهایت، شاعر هر دو رویکرد (سرمایه‌داری و مادی‌گرایی) را نادرست می‌داند و هر دو را غرق در آب و گل با تن روشن و دل تاریک توصیف می‌کند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم فلسفی و انتقادی پیچیده‌ای است که درک آن‌ها نیازمند بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای عمیق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

اشتراک و ملوکیت

صاحب سرمایه از نسل خلیل
یعنی آن پیغمبری بی جبرئیل

زانکه حق در باطل او مضمر است
قلب او مؤمن دماغش کافر است

غربیان گم کرده اند افلاک را
در شکم جویند جان پاک را

رنگ و بو از تن نگیرد جان پاک
جز به تن کاری ندارد اشتراک

دین آن پیغمبری حق ناشناس
بر مساوات شکم دارد اساس

تا اخوت را مقام اندر دل است
بیخ او در دل نه در آب و گل است

هم ملوکیت بدن را فربهی است
سینهٔ بی نور او از دل تهی است

مثل زنبوری که بر گل میچرد
برگ را بگذارد و شهدش برد

شاخ و برگ و رنگ و بوی گل همان
بر جمالش نالهٔ بلبل همان

از طلسم رنگ و بوی او گذر
ترک صورت گوی و در معنی نگر

مرگ باطن گرچه دیدن مشکل است
گل مخوان او را که در معنی گل است

هر دو را جان ناصبور و ناشکیب
هر دو یزدان ناشناس آدم فریب

زندگی این را خروج آن را خراج
در میان این دو سنگ آدم زجاج

این به علم و دین و فن آرد شکست
آن برد جان را ز تن نان را ز دست

غرق دیدم هر دو را در آب و گل
هر دو را تن روشن و تاریک دل

زندگانی سوختن با ساختن
در گلی تخم دلی انداختن
سعید حلیم پاشا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: چند بندی
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:دین و وطن
گوهر بعدی:شرق و غرب
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.