هوش مصنوعی: این متن به بررسی زندگی انسان در شرق و غرب می‌پردازد و فتنه‌ها و مشکلاتی را که در راه او قرار می‌گیرد، توصیف می‌کند. شاعر از عشوه‌های فریبنده، مکر و فن سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که اینها نه از آن توست و نه از آن من. او به خواننده توصیه می‌کند که از تعلقات دنیوی دوری کند و به حقیقت باطنی توجه نماید. متن همچنین به مفاهیمی مانند فقر، سلطنت، رهبانیت و مرگ اشاره دارد و خواننده را به تفکر در مورد معنای واقعی زندگی دعوت می‌کند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی و تمثیل‌های به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

ارض ملک خداست

سر گذشت آدم اندر شرق و غرب
بهر خاکی فتنه های حرب و ضرب

یک عروس و شوهر او ما همه
آن فسونگر بی همه هم با همه

عشوه های او همه مکر و فن است
نی از آن تو نه از آن من است

در نسازد با تو این سنگ و حجر
این ز اسباب حضر تو در سفر

اختلاط خفته و بیدار چیست
ثابتی را کار با سیار چیست

حق زمین را جز متاع ما نگفت
این متاع بی بها مفت است مفت

ده خدایا نکته ئی از من پذیر
رزق و گور از وی بگیر او را مگیر

صحبتش تا کی تو بود و او نبود
تو وجود و او نمود بی وجود

تو عقابی طایف افلاک شو
بال و پر بگشا و پاک از خاک شو

باطن «الارض ﷲ» ظاهر است
هر که این ظاهر نبیند کافر است

من نگویم در گذر از کاخ و کوی
دولت تست این جهان رنگ و بوی

دانه دانه گوهر از خاکش بگیر
صید چون شاهین ز افلاکش بگیر

تیشهٔ خود را به کهسارش بزن
نوری از خود گیر و بر نارش بزن

از طریق آزری بیگانه باش
بر مراد خود جهان نو تراش

دل به رنگ و بوی و کاخ و کو مده
دل حریم اوست جز با او مده

مردن بی برگ و بی گور و کفن
گم شدن در نقره و فرزند و زن

هر که حرف لااله از بر کند
عالمی را گم بخویش اندر کند

فقر جوع و رقص و عریانی کجاست؟
فقر سلطانی است رهبانی کجاست؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکومت الهی
گوهر بعدی:حکمت خیرکثیر است
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.