هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و اشتیاق به معشوق سخن میگوید و از بیتابی و بیقراری خود برای رسیدن به او مینالد. او از شرم و حیا دوری میکند و خواهان همراهی با دلدار است. شاعر از دست دادن صبر و عقل خود را بیان میکند و از موسیقی و دیدار معشوق به عنوان راهی برای آرامش یاد میکند. او همچنین از حسادت دیگران و دوری از آنها سخن میگوید و به دنبال یافتن راهی برای رسیدن به معشوق است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد که معمولاً در سنین بالاتر وجود دارد.
غزل شمارهٔ ۱۳۹۶
باز در اسرار رَوَم، جانِبِ آن یارْ رَوَم
نَعْرهٔ بُلبُل شِنَوَم، در گُل و گُلْزارْ رَوَم
تا کِی از این شَرم و حَیا؟ شَرم بِسوزان و بیا
هَمرَهِ دل گردم خوش، جانِبِ دِلْدارْ رَوَم
صبر نَمانْدهست که من گوشْ سویِ نَسیه بَرَم
عقل نَمانْدهست که من راه بِهَنْجارْ رَوَم
چَنگ زن ای زُهرهٔ من، تا که بَرین تَنْتَنِ تَنْ
گوش بَرین بانگ نَهَم، دیده به دیدارْ رَوَم
خستهٔ دام است دِلَم، بر دَر و بام است دِلَم
شاهِدِ دل را بِکَشَم، سویِ خریدارْ رَوَم
گفت مرا در چه فَنی؟ کارْ چرا مینَکُنی؟
راهِ دُکانَم بِنِما، تا که پَسِ کارْ رَوَم
تا که زِخود بُد خَبَرش، رفت دِلَم بر اَثَرَش
کو اثری از دلِ من، تا که بر آثارْ رَوَم
تا زِحَریفانِ حَسَد، چَشمِ بَدی دَرنَرَسَد
کَفْ به کَفِ یار دَهَم، در کَنَفِ غارْ رَوَم
درسِ رئیسانِ خوشی، بیهُشی است و خَمُشی
درس چو خام است مرا، بر سَرِ تکرارْ رَوَم
نَعْرهٔ بُلبُل شِنَوَم، در گُل و گُلْزارْ رَوَم
تا کِی از این شَرم و حَیا؟ شَرم بِسوزان و بیا
هَمرَهِ دل گردم خوش، جانِبِ دِلْدارْ رَوَم
صبر نَمانْدهست که من گوشْ سویِ نَسیه بَرَم
عقل نَمانْدهست که من راه بِهَنْجارْ رَوَم
چَنگ زن ای زُهرهٔ من، تا که بَرین تَنْتَنِ تَنْ
گوش بَرین بانگ نَهَم، دیده به دیدارْ رَوَم
خستهٔ دام است دِلَم، بر دَر و بام است دِلَم
شاهِدِ دل را بِکَشَم، سویِ خریدارْ رَوَم
گفت مرا در چه فَنی؟ کارْ چرا مینَکُنی؟
راهِ دُکانَم بِنِما، تا که پَسِ کارْ رَوَم
تا که زِخود بُد خَبَرش، رفت دِلَم بر اَثَرَش
کو اثری از دلِ من، تا که بر آثارْ رَوَم
تا زِحَریفانِ حَسَد، چَشمِ بَدی دَرنَرَسَد
کَفْ به کَفِ یار دَهَم، در کَنَفِ غارْ رَوَم
درسِ رئیسانِ خوشی، بیهُشی است و خَمُشی
درس چو خام است مرا، بر سَرِ تکرارْ رَوَم
وزن: مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن (رجز مثمن مطوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.