۱۰۵۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۴۰۰

تیزْ دَوَم، تیز دَوَم، تا به سواران بِرَسَم
نیست شَوَم، نیست شَوَم، تا بَرِ جانان بِرَسَم

خوش شُده ام، خوش شُده ام، پارهٔ آتش شُده‌ام
خانه بِسوزم، بِرَوَم، تا به بیابان بِرَسَم

خاک شَوَم، خاک شَوَم، تا زِ تو سَرسَبز شَوَم
آب شَوَم، سَجده کُنان، تا به گُلِستان بِرَسم

چون که فُتادم زِ فَلَک، ذَرِّه صِفَتْ لَرزانَم
ایمِن و‌ بی‌لَرْز شَوَم، چونک به پایان بِرَسَم

چَرخْ بُوَد جایِ شَرَف خاک بُوَد جایِ تَلَف
بازرَهَم زین دو خَطَر، چون بَرِ سُلطان بِرَسَم

عالَم این خاک و هوا، گوهرِ کُفر است و فَنا
در دلِ کُفر آمده ام، تا که به ایمان بِرَسَم

آن شَهِ موزونِ جهان، عاشقِ موزون طَلَبَد
شُد رُخِ من سِکّهٔ زَر، تا که به میزان بِرَسَم

رَحْمَتِ حَق آب بُوَد، جُز که به پَستی نَرَوَد
خاکی و مَرحوم شَوَم، تا بَرِ رَحْمان بِرَسَم

هیچ طَبیبی نَدَهَد،‌ بی‌مَرضی حَبّ و دَوا
من هَمِگی دَرد شَوَم، تا که به دَرمان بِرَسَم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.