هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از قدرت و تأثیر عشق و محبت سخن میگوید و بیان میکند که چگونه همه چیز در برابر عشق نرم و تسلیم میشود. او از خود میپرسد که چرا نباید مانند دیگران تحت تأثیر این عشق قرار گیرد.
رده سنی:
15+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.
غزل شمارهٔ ۱۴۰۱
کوه نِیَم، سنگ نِیَم، چون که گُدازان نَشَوَم؟
دیدم جَمعیّتِ تو، چون که پَریشان نَشَوَم؟
کوه زِ کوهی بِرَوَد، سنگ زِ سنگی بِشَود
پس من اگر آدمی اَم، کمتر از ایشان نَشَوَم
آهنِ پولاد و حَجَر، در کَفِ تو موم شود
من که همه مومِ تواَم، چون که بدین سان نَشَوَم؟
دیدم جَمعیّتِ تو، چون که پَریشان نَشَوَم؟
کوه زِ کوهی بِرَوَد، سنگ زِ سنگی بِشَود
پس من اگر آدمی اَم، کمتر از ایشان نَشَوَم
آهنِ پولاد و حَجَر، در کَفِ تو موم شود
من که همه مومِ تواَم، چون که بدین سان نَشَوَم؟
وزن: مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن (رجز مثمن مطوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.