هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و دردهای عشق است. شاعر از گریه‌های بی‌پایان، جنون عشق، رازداری و آشکار شدن رازها در توفان زندگی، و آوارگی شوق عشق سخن می‌گوید. او از دردها و رنج‌های عشق و ناله‌های رسواکننده می‌گوید و در نهایت به خواننده توصیه می‌کند که از زمان حال استفاده کند و غم آینده را به تاراج ندهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و ناله‌های رسواکننده ممکن است برای سنین پایین‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۵

کرده‌ام باز به آن گریهٔ سودا، سودا
که ز هر اشک زدم بر سر دریا، دریا

ساقی‌امشب‌چه‌جنون ریخت‌به‌پیمانهٔ هوش
که شکستم به دل از قلقل مینا، مینا

محو اوگشتم و رازم به ملاء توفان‌کرد
هست حیرانی عاشق لب‌ گویا،‌گویا

داغ معماری اشکم‌که به یک لغزیدن
عافیتها شد ازین آبله برپا، برپا

دردعشقم من و خلوتگه رازم وطن است
گشته‌ام اینقدر از نالهٔ رسوا، رسوا

نذر آوارگی شوق هوایت دارم
مشت خاکی‌که دهد طرح به‌صحرا، صحرا

دل آشفتهٔ ما را سر مویی دریاب
ای سر موی تو سرکوب ختنها تنها

دور انسان به میان دو قدح مشترک است
تا چه اقبال‌کند جام لدن یا دنیا

تا تقاضا به میان آمده‌، مطلب رفته‌ست
نیست غیر ازکف افسوس طلبها، لبها

بیدل این نقد به تاراج غم نسیه مده
کار امروز کن امروز، ز فردا، فردا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.