هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با زبانی عرفانی و پر از استعاره، به موضوعاتی مانند عشق، هستی، مرگ، و حیرت انسان در برابر زندگی می‌پردازد. شاعر با تصاویر زیبا و عمیق، از ناپایداری دنیا، فریبندگی ظواهر، و اهمیت صبر و عشق حقیقی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، نیاز به درک و تجربه‌ی کافی از زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی سنگین، برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۸

حسنی است بررخش رقم مشک ناب را
نظاره کن غبار خط آفتاب را

هر جلوه باز شیفتهٔ رنگ دیگر است
آن حسن برق نیست‌که سوزد نقاب را

مست خیال میکدهٔ نرگس توایم
شور جنون‌کند قدح ما شراب را

بوی بهار شوق تو را رنگ معجزی‌ست
کارد به رقص و زمزمه مرغ‌کباب را

خاکستر است شعله‌ام امروز و خوشدلم
یعنی رسانده‌ام به صبوری شتاب را

ما را زتیغ مرگ مترسان‌که از ازل
بر موج بسته اندکلاه حباب را

اسباب زندگی همه دام تحیر است
غیر از فریب هیچ نباشد سراب را

کو شور مستیی‌که درین عبرت انجمن
گرد شکست شیشه‌کنم ماهتاب را

سیماب را ز آینه پای‌گریز نیست
دارد تحیرم به قفس اضطراب را

توفان طراز چشم من از پهلوی دل است
سامان آبروست ز دریا سحاب را

دانا و میل صحبت نادان چه ممکن است
موج‌گهر به خاک نیامیزد آب را

تا چند رشتهٔ نفس از وهم تافتن
دیگر به پای خویش مپیچ این طناب را

بیدل شکسته رنگی خاصان مقرراست
باشد شکستگی ورق انتخاب را
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.