هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از بیدل دهلوی، بیانگر درد و شوق عاشقانه، ناامیدی از وصال، و تأملات فلسفی دربارهٔ زندگی و هنر است. شاعر از عناصری مانند آب، خاک، خون، اشک، و طبیعت برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند و به مفاهیمی مانند عشق، رنج، هنر، و معرفت می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۷۸

ای آب رخ از خاک درت دیدهٔ تر را
سرمایه ز خون‌گرمی داغ تو جگر را

تاگشت خیال تو دلیل ره شوقم
جوشیدن اشک آبله پاکرد نظر را

شد جوش خطت پردة اسرار تبسم
پوشید هجوم مگس این تنگ شکر را

رسوای جهانگرد مرا شوخی حسنت
جز پرده‌دری جوش‌گلی نیست سحر را

تاکی مژه‌ام از نم اشکی‌که ندارد
بر خاک درت عرضه‌کند حال جگر را

بر طبع ضعیفان ز حوادث المی نیست
خاشاک‌کندکشتی خود موج خطر را

دانا نبود از هنر خویش برومند
از میوة خود بهره محال است شجر را

آیینه به آرایش جوهر چه نماید
شوخی عرق جبههٔ ماکرد هنر را

زنهار به جمعیت دل غره مباشید
آسودگی از بحر جداکردگهر را

ای بی‌خبر از فیض اثرهای ندامت
ترسم نفشاری به مژه دامن تر را

ازکیسه بریهای مکافات بیندیش
ای غنچه‌گره چندکنی خردة زر را

بیدل چه بلایی‌که زتوفان خروشت
در راه طلب پی نتوان یافت اثر را
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.