هوش مصنوعی:
این شعر از بیدل دهلوی، با زبانی پیچیده و پر از استعاره، به موضوعاتی مانند عشق، درد، حسرت، زندگی و مرگ میپردازد. شاعر از ناتوانی انسان در برابر تقدیر، بیثباتی زندگی و تلاش برای یافتن آرامش سخن میگوید. او همچنین به مفاهیمی مانند غفلت، جهل، و امیدواری اشاره میکند.
رده سنی:
18+
این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است و از استعارههای پیچیده استفاده میکند که درک آن برای مخاطبان جوانتر دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند مرگ و ناامیدی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.
غزل شمارهٔ ۷۹
شوق اگر بیپرده سازد حسرت مستور را
عرض یکخمیازه صحرا میکند مخمور را
درد دل در پردهٔ محویتم خون میخورد
از تحیر خشک بندیکردهام ناسور را
چارهسازان در صلاح کار خود بیچارهاند
به نسازد موم، زخم خانهٔ زنبور را
ما ضعیفان را ملایم طینتی دام بلاست
مشکل است از روی خاکسترگذشتن مور را
زندگانی شیوهٔ عجز است باید پیش برد
نیست سر دزدیدن ازپشت دوتا مزدور را
عشرتیگر نیست میباید به کلفت ساختن
درد همصاف است بهرسرخوشیمخموررا
غفلت سرشار مستغنیست از اسباب جهل
خواب گو مژگان نبندد دیدههای کور را
در نظر داریم مرگ و از امل فارغ نهایم
پیش پا دیدن نشد مانع خیال دور را
اعتبار درد عشق از وصل برهم میخورد
زنگ باشد التیام آیینهٔ ناسور را
زندگی وحشیست از ضبط نفس غافل مباش
بوی، آرامیده دارد در قفسکافور را
در تنعم ذکر احسانها بلند آوازه نیست
چینی خالی مگر یادیکند فغفور را
بیدل از اندیشهٔ اوهام باطل سوختم
بر سر داغم فشان خاکستر منصور را
عرض یکخمیازه صحرا میکند مخمور را
درد دل در پردهٔ محویتم خون میخورد
از تحیر خشک بندیکردهام ناسور را
چارهسازان در صلاح کار خود بیچارهاند
به نسازد موم، زخم خانهٔ زنبور را
ما ضعیفان را ملایم طینتی دام بلاست
مشکل است از روی خاکسترگذشتن مور را
زندگانی شیوهٔ عجز است باید پیش برد
نیست سر دزدیدن ازپشت دوتا مزدور را
عشرتیگر نیست میباید به کلفت ساختن
درد همصاف است بهرسرخوشیمخموررا
غفلت سرشار مستغنیست از اسباب جهل
خواب گو مژگان نبندد دیدههای کور را
در نظر داریم مرگ و از امل فارغ نهایم
پیش پا دیدن نشد مانع خیال دور را
اعتبار درد عشق از وصل برهم میخورد
زنگ باشد التیام آیینهٔ ناسور را
زندگی وحشیست از ضبط نفس غافل مباش
بوی، آرامیده دارد در قفسکافور را
در تنعم ذکر احسانها بلند آوازه نیست
چینی خالی مگر یادیکند فغفور را
بیدل از اندیشهٔ اوهام باطل سوختم
بر سر داغم فشان خاکستر منصور را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.