هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر پیچیده و استعاره‌های غنی، به موضوعاتی مانند عشق، درد، جنون، آزادی، و رهایی از قید و بندهای دنیوی می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند تیر، زنجیر، خون، و باد برای بیان احساسات عمیق خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 18+ متن از نظر محتوایی پیچیده و دارای مضامین عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها ممکن است نیاز به تجربه و بلوغ فکری بیشتری برای درک کامل داشته باشند.

غزل شمارهٔ ۸۴

گرکماندار خیالت در زه آرد تیر را
هر بن مو چشم امیدی شود نخجیر را

یاد رخسارت جبین فکر را آیینه ساخت
حرف زلفت‌کرد سنبل رشتهٔ تقریر را

برنمی‌دارد عمارت خاک صحرای جنون
خواهی آبادم‌کنی بر باد ده تعمیر را

مانع بیتابی آزادگان فولاد نیست
ناله در وحشت گریبان می‌درّد زنجیر را

سخت دشوارست پرداز شکست رنگ‌من
بشکن ای نقاش اینجا خامهٔ تصویر را

موج‌خون‌من‌که‌آتش داغ‌گرمیهای‌اوست
می‌کند بال سمندر جوهر شمشیر را

چون‌ره‌خوابیده زین‌خوابی‌که فیضش‌کم مباد
تا به منزل برده‌ام سررشتهٔ تعبیر را

گربه‌این وجدست شور وحشت دیوانه‌ام
داغ‌حیرت می‌کند چون‌نقش‌پا زنجیررا

پای تا سر دردم اما زحمت کس نیستم
ناله‌ام در سینه خرمن می‌کند تأثیر را

تاکی ازغفلت به قید جسم فرساید دلت
یک نفس بر باد ده این خاک دامنگیر را

صبح عشرتگاه هستی ازشفق آبستن است
نیست جز خون‌گر بپالایدکسی این شیر را

دست از دنیا بدار و دامن آهی بگیر
تا بدانی همچو بیدل قدر دار وگیر را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.