هوش مصنوعی: این شعر از بیدل به موضوعاتی مانند عدالت، ظلم، و تأثیرات منفی خشونت می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند آتش، آب، و زر، به نقد رفتارهای ناعادلانه و پیامدهای آن اشاره می‌کند. او همچنین بر اهمیت درک و مدارا تأکید دارد و هشدار می‌دهد که خشونت و تندخویی نمی‌تواند مشکلات را حل کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم انتزاعی و استعاری است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، موضوعات مطرح‌شده مانند ظلم و عدالت ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۹۱

مکش ای آفتاب از فکر زربرپشت آتش را
ز غفلت می‌پرستی چند چون زردشت‌، آتش را

به ترک ظلم‌، ظالم برنگردد از مزاج خود
همان اخگر بودگر جمع‌گردد مشت آتش را

مشو با تندخویی از عدوی ساده‌دل ایمن
که‌آخرروی نرم آب خواهدکشت آتش را

به اهل سوزکاوش داغ جانکاهی به بار آرد
چوشمع زروی نادانی مزن انگشت آتش را

شرار خردهٔ زر، خرمن‌گل راست برق آخر
چرا ای غنچه بیرون نفکنی ازمشت آتش را

خیال التفاتش از عتابم بیش می‌سوزد
به‌گرمی فرق نتوان یافت روازپشت آتش را

نه‌تنها ناله زنهاری‌ست از برق عتاب او
به قدر شعله اینجا می‌دمد انگشت آتش را

زر از دست خسان نتوان به جز سختی جداکردن
که بی‌آهن نخواهد ریخت سنگ ازمشت آتش را

به سعی ظلم‌کی رفع مظالم می‌شود بیدل
به آب خنجروشمشیرنتوان‌کشت آتش را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.