هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از بیدل دهلوی، بیانگر درد و شوق عاشقانه، تواضع در برابر معشوق، و جستجوی معنویت است. شاعر از مفاهیمی مانند عشق، خاکساری، سکوت معنوی، و پرواز روحانی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربهٔ ادبی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کاررفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۹۲

به یاد آرد دل بیتاب اگر نقش میانش را
به رنگ موی چینی سرمه می‌گیرد فغانش را

ز فیض خاکساری اینقدر عزت هوس دارم
که در آغوش نقش سجده‌گیرم آستانش را

زبان حال عاشق گر دعایی دارد این دارد
که یارب مهربان‌گردان دل نامهربانش را

تحیرگلشن است اماکه دارد سیر اسرارش
خموشی بلبل است اماکه می‌فهمد زبانش را

درین غفلت‌سراگویی مقیم خانهٔ چشمم
که با خواب است یکسر رنگ الفت پاسبانش را

؟؟؟ در جستجو خاصیت موج نظر دارد
که غیراز چشم‌بستن نیست منزل‌کاروانش را

شودکم ظرف در نعمت ز شکر ایزدی غافل
که‌سیری مهرخاموشی است چون ساغردهانش را

هجوم شکوهٔ هرکس زدرد مفلسی باشد
نخیزد ناله از نی تا بود مغز استخوانش را

به رنگ‌گردباد آن طایر وحشت پر و بالم
که هم در عالم پرواز بستند آشیانش را

طلسم جسم‌گردد مانع پرواز روحانی
چو بوی‌گل‌که دیوار چمن‌گیرد عنانش را

چوبرق ازچنگ فرصت رفت بیدل دامن وصلش
ز دود خرمن هستی مگریابم نشانش را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.