هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و مستی سخن می‌گوید و از ساقی می‌خواهد که او را دریابد و به او توجه کند. او از شکست و مستی خود و ساقی صحبت می‌کند و از ساقی می‌خواهد که به سخنانش گوش دهد و او را درک کند. شاعر همچنین از عشق و اشتیاق خود به یارش می‌گوید و از او می‌خواهد که او را فریب ندهد و به او وعده‌های دروغین ندهد.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عشق، مستی و احساسات شدید است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌ی شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۴۴۹

زان میْ که زِ بویِ او، شوریده و سَرمَستم
دَریاب مرا ساقی وَاللّهْ که چُنینَسْتم

ای ساقیِ مَستِ من بِنْگَر به شکستِ من
ای جَسته زِ دستِ من دَریابْ کَزان دستم

بِشْکَست مرا دامَت، بِشْکَستَم من جامَت
مَستی تو و مَستی من، بِشْکَستی و بِشْکَستم

ای جان و دلِ مَستان بِسْتان سُخَنم، بِسْتان
گویی که نه‌‌‌یی مَحْرَم، هستم، به خدا هستم

پُر کُن ز میِ پیشین، بِنْشین بَرِ من، بِنْشین
بِنْشین که چُنین وقتی در خواب‌ همی‌جُستم

جان و سَرِ تو یارا بر نَقْد بِزَن ما را
مَفْریب و مگو فردا بَردارم و بِفْرستم

واللّهْ که بِنَگْذارم، دست از تو چرا دارم
تا لاف زنی گویی کَزْ عَربَده وارَستم

خواهم که زِ بادِ میْ آتش بِفُروزانی
خواهم که زِ آبِ خود، چون خاک کُنی پَستم
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.