هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و فلسفی از بیدل دهلوی، به مفاهیمی مانند حیرت، جستجوی حقیقت، رنج‌های وجودی، و ناپایداری زندگی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌های پیچیده مانند «جام»، «شمع»، و «بادام»، از تلاش برای درک معنا و ناکامی‌های انسان سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر نیاز به درک و تجربه‌ی زندگی دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد قابل درک است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۲

قاصد به حیرت‌کن ادا تمهید پیغام مرا
کز من نمی‌ماند نشان گر می‌بری نام مرا

حرفی‌ست نیرنگ بقا، نشنیده‌گیر این ماجرا
می نیست جز رنگ صداگر بشکنی جام‌مرا

دارم ز سامان الست اول‌گداز آخر شکست
یک شیشه باید نقش بست آغاز وانجام مرا

هرچند تا عنقا رسی براوج همت نارسی
از خود برآتا وارسی‌کیفیت بام مرا

چون شمع‌گر وامانده‌م صد اشک محمل رانده‌ام
رو سبحه‌گیر از آبله تا بشمری گام مرا

برق حقیقت شعله زن آنگه دماغ ما ومن
ناپخته باید سوختن اندیشهٔ خام مرا

گردون‌که داغش باد مه‌، تا نشکند صبحم‌کله
در پردهٔ روز سیه می‌پرورد شام مرا

بر بوی صید رحمتی دارم سجود خجلتی
یک دانه نتون یافتن غیر ز عرق دام مرا

چشمی‌که شد حیران او برگل نمی‌آید فرو
آن سوی باغ رنگ و بو نخلی‌ست بادام مرا

بیدل زکلکم می‌چکد آب حیات نیک و بد
خضر است اگرکس می‌خورد امروز دشنام مرا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.