هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از دیدن تصویر معشوق در آینه و آب سخن می‌گوید و بیان می‌کند که هر بار سعی می‌کند با او ارتباط برقرار کنند، شرایط تیره و تار می‌شود. او از ناتوانی در بیان احساسات خود و درد دوری از معشوق می‌گوید و آرزو می‌کند که بتواند با او ارتباط برقرار کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و زبان شعری کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۴۵۳

در آیِنِه چون بینم نَقْشِ تو، به گفت آرَم
آیینه نخواهد دَم، ای وایْ زِگُفتارم

در آبْ تو را بینم، در آبْ زَنَم دستی
هم تیره شود آبَم، هم تیره شود کارَم

ای دوست میانِ ما، ای دوستْ‌ نمی‌گُنجَد
ای یار اگر گویم ای یار،‌ نمی‌یارَم

زان راه که آه آمد، تا باز رَوَد آن رَهْ
من راهِ دَهان بَستم، من ناله‌ نمی‌آرَم

گَر ناله و آه آمد، زان پَردهٔ ماه آمد
نَظّارهٔ مَهْ خوش­تر، ای ماهِ دَهْ و چارَم
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.