۴۳۵ بار خوانده شده
در آیِنِه چون بینم نَقْشِ تو، به گفت آرَم
آیینه نخواهد دَم، ای وایْ زِگُفتارم
در آبْ تو را بینم، در آبْ زَنَم دستی
هم تیره شود آبَم، هم تیره شود کارَم
ای دوست میانِ ما، ای دوستْ نمیگُنجَد
ای یار اگر گویم ای یار، نمییارَم
زان راه که آه آمد، تا باز رَوَد آن رَهْ
من راهِ دَهان بَستم، من ناله نمیآرَم
گَر ناله و آه آمد، زان پَردهٔ ماه آمد
نَظّارهٔ مَهْ خوشتر، ای ماهِ دَهْ و چارَم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
آیینه نخواهد دَم، ای وایْ زِگُفتارم
در آبْ تو را بینم، در آبْ زَنَم دستی
هم تیره شود آبَم، هم تیره شود کارَم
ای دوست میانِ ما، ای دوستْ نمیگُنجَد
ای یار اگر گویم ای یار، نمییارَم
زان راه که آه آمد، تا باز رَوَد آن رَهْ
من راهِ دَهان بَستم، من ناله نمیآرَم
گَر ناله و آه آمد، زان پَردهٔ ماه آمد
نَظّارهٔ مَهْ خوشتر، ای ماهِ دَهْ و چارَم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.